نکات زبانی هفتم

ساخت وبلاگ

<<باسمه تعالی>>

نکات زبانی سال اوّل

جمله

جمله به کلمه یا مجموعه ای از کلمه ها گویند که دارای معنی کامل باشد

گاه یک کلمه به تنهایی یک جمله به حساب می اید

مانند علی به خانه امد و رفت

متن بالا از دو جمله تشکیل شده است و رفت به تنهایی یک جمله است

در بعضی از جمله ها فعل حذف می شودمانند او را به کجا می بری ؟ به مدرسه اینجا فعل می برم حذف شده پس دو جمله است

شبه جمله ها مانند ندا و منادا واصوات مانند به به جیک جیک یک جمله به حساب می اید

تمرین درکلاس

الف)ابیات و عبارات زیر از چند جمله تشکیل شده است

1)ای نام تو بهترین سر اغاز بی نام تو نامه کی کنم باز

جواب 3 جمله است ای منظور ای خدا است مناداکه یک جمله محسوب می شود نام تو بهترین سر اغاز است حذف شده جمله دوم حساب می شود مصرع دوم نیز یک جمله است

2)هم قصه ی نانموده دانی هم نامه ی نانوشته خوانی

ج)......

برای فرا گرفتن و فهمیدن و به ویژه برای کشف کردن سری به طبیعت روستا زدم.

ج) .....

)

انواع جمله

جمله : کلمه یا مجموعه ای از کلمات است که پیامی را از یک شخص به

دیگران می رساند.

جمله از نظر پیام و مفهوم یا شیوه ی بیان:

1ـخبری: خبری را به ما می رساند. (علامت این نوع جمله ( .) می باشد.)

2ـامری:کاری را درخواست می کند. (علامت این نوع جمله (.) می باشد.)

فعل امر دو ساخت دارد 1)دوم شخص مفرد بدون شناسه مانند

برو /بخوان /بنشین گاهی نشانه "ب"از اول فعل امر حذف میشود

مانند رو که در خانه ی خود بسته ایم برو فعل امر


دوم شخص جمع مانند:بروید/ بخوانید /بنشینید

3ـپرسشی:سؤالی را مطرح می کند. (علامت این نوع جمله (؟) می

باشد.) جمله پرسشی به دو گونه می اید همراه با نشانه های پرسشی ایا؟

چگونه ؟چرا؟مگر؟کدام؟کدامین؟و هیچ ؟ مانند ایا درس خوانده ای؟

بدون نشانه های پرسشی مانند درس خوانده ای ؟

در این جمله ها از طریق تغییر لحن و اهنگ متوجه می شویم که جمله پرسشی است

4ـعاطفی:یکی از عواطف انسان مانند:تعجّب،تأسف،آرزو،دعا،نفرین و...را بیان

می کند.(علامت این نوع جمله ( ! )می باشد

* جمله هایی که بوسیله ی آن ها برای کسی دعا می کنیم،<< جمله ی دعایی >>

نامیده می شوند.فعل این نوع جملات معمولاً << باد ـ مباد ـ مبادا ـ بادا >>می باشد و

این جملات جزء<<جملات عاطفی >> محسوب می شوند.

تمرین در کلاس

نوع جمله های زیر را از لحاظ پیام و محتوا مشخص کنید.

بر ورق سبز برگ/ خط خدا را بخوان

افرین جان افرین پاک را

مردم بالا دست چه صفایی دارند

با بهاری که میرسد از راه سبزشو تازه شو بهاری شو

با خودش زیر لب چنین می گفت: ارزوهایتان چه رنگین است

شبروان مست ولای تو علی جان عالم به فدای تو علی

چه فرهادها مرده در کوه ها چه حلاج ها رفت بر دارها

نهاد

نهد یعنی کننده کار یا پذیرنده ی حالت مانند:

با دیدن روی گل قناری سر داده ترانه ی بهاری

همان طور که میبینید در شعر نهاد جای مشخصی ندارد برای به دست آوردن نهاد

کافی است به اول فعل چه چیزی یا چه کسی اضافه کنیم مانند

از لانه پرنده ی خوش آواز بگشوده دوباره بال پرواز

چه چیزی بگشود ه؟پرنده خوش اواز

کرد بازرگان تجارت را تمام

چه کسی تمام کرد ؟بازر گان نهاد

مفعول

1ـ مفعول :کلمه ای است که بتوان بعد از آن(را)مفعولی آورد.

مانند :کبوترپرواز رادوست دارد. در این جمله پرواز مفعول است.

نشانهمفعول << را >> است ،امّا همیشه همراه مفعول نمی آید؛

یعنی گاهی مفعول بدونِ نشانه ی<< را >> می آید.گاهی هم <<ی >> به مفعول

می چسبد. مانند من کتابی خواندم .

به طورِ کل،مفعول به شکل هایِزیر می آید:بیشتر بدانیم

الف ) منپرندهرا دیدم.( با نشانه ی << را >> ) پرنده : مفعول

ب ) منپرنده ایدیدم.( با نشانه ی << ی >> ) پرنده ای : مفعول

پ ) منپرنده ایرا دیدم.(با نشانه ی << را >> و << ی >>) پرنده ای : مفعول

ت ) منپرندهدیدم.( بدونِ هیچنشانه ای)پرنده : مفعول

راه شناختِ مفعول : به اوّل فعل ، << چه چیز را ؟ >>یا << چه کس را؟>>

اضافه می کنیم ، اگر معنی بدهد آن فعل نیاز به مفعول دارد و مفعول در

جوابِ<< چه چیز را ؟ >>یا << چه کس را ؟ >> می آید؛

هم نامه ی نا نوشته خوانی =چه چیز را خوانی ؟

نامه ی نانوشته را =نامه ی نا نوشته : مفعول

ما را به راهِ هُدی راهنمایی کن . =چه کسی را راهنمایی کن ؟ مارا:مفعول

متمّم

به کلمه ای که حرف اضافه به جمله اضافه می کند <<متمّم>> می گویند.مثال:علی به اسلام پیوست.

حرف<<به>> کلمه <<علی>> را به جمله اضافه کرده است.در جمله بالا <<اسلام>> متمّم است.بنابرین اگر به جمله بالا دقّت

نمایید می بینید که <<اسلام>> بعد از <<به>> آمده است.پس می توان گفت که متمّم بعد از حرف اضافه می آید.

حروف اضافه معروف در زبان فارسی عبارتند از:

1-حروف اضافه ی ساده: از، به ، با ،بی ، در ، بر ، برای ،تا ، مگر ،جز ، الا ، الّا ،چون ، اندر ، زی و ......

2-برخی از حروف اضافه ی مرکب:

ساخته شده از:( به ): به غیرِ، به اضافه ی ِ، به علاوه ی ِ، به وسیله ی ِ،به استثنایِ ، به مجردِ ،به جهتِ ،به خاطرِ

(از): ازنظرِ ، ازرویِ ، ازسرِ ، ازقبیلِ ، ازلحاظِ ، ازحیثِ ، ازجمله یِ

(در ): دربرابرِ ، درمقابلِ ، درباره یِ ، درموردِ ، درمیانِ ، درخصوص ِ

(بر): براثرِ ، براساسِ ، برطبقِ ، برحسبِ

(با): باوجودِ

واژه هایی مانند:مثلِ ، مانندِ ،غیرِ ، رویِ ، زیرِ ، پهلویِ ، بالایِ ،سوایِ ، بدونِ ، بهرِ ، .....نیز با کسره ای که درپایان آنها

می آید حروف اضافه هستند .

سایت ادبیّات فارسی،رشحه...
ما را در سایت سایت ادبیّات فارسی،رشحه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : flayamoute بازدید : 211 تاريخ : شنبه 16 اسفند 1399 ساعت: 2:06